محمد مهدی جانمحمد مهدی جان، تا این لحظه: 11 سال و 9 روز سن داره

مغز بادام

نازگلم

حسابی سرما خورده ای تب سرفه عطسه بیحالی از علایم سرما خوردگیته  شربت رو شربت استامینوفن+ سرما خوردگی کودکان+ چرک خشکن +مولتی ویتامین+آهن نشاسته+تخم به +سوپ +شلغم درمان خانگیته  ح.صله بازی کردن هم نداری خیلی برات ناراحتم آرزو میکنم هر چه زودتر خوب بشی
29 آبان 1392

رشد حرکتی(شش ماهگی)

روزها دوبار بهت سوپ میدم  بعضی روزها هم حریره بادام همش دوست داری بغلت کنم یا تو روروک باشی بدوبدو کنی بری این طرف واونطرف چند بار هم چپ کردی با روروک  هر چی رو عسلی هست میکشی و می ریزی زمین دستمال کاغذی رو میبری سمت دهنت فرش دست اسباب بازی به محض اینکه بیاد تو دستت بردی سمت دهنت از خودت صدا در میاری تا بهت توجه کنیم اینطوری صدامون میکنی روی دستت با حرکت ضربدری دست جای دست سیصد و شصت درجه میچرخی بالا تنه ات رو بالا میبری یه کوچولو هم خیز بر میداری راستی سر سری هم دو سه روزی هست یاد گرفتی حسابی خواستنی شدی قربونت برم   ...
25 آبان 1392

اولین سینه خیز...

دیروز روز عاشورا بود گلم عزاداری امامزاده قاضی الصابر ده ونک رفتیم کلی ازت عکس گرفتم بعدا میذارم اومدم یه خبر خوب بدم روز عاشورا مصادف با 23 آبان 92 تو تونستی رو دستان کوچولوت با کمک سر پنجه پاهات خودتو جلو بکشی.. این یعنی پیشرفت یعنی امید یعنی انرژی مثبت خیییییییییییییییلی خوشحالم  بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس فراوون ...
25 آبان 1392

توسل به باب الحوائج علی اصغر حسین...

امشب شب هفت محرم که به نام باب الحوائج علی اصغر علیه السلام نامگذاری شده درست شما هم شش ماهه هستی به خاطر همین لباس تنت کردم امشب رفتیم روضه علی اصغر تا شاید در مسیر هدایت شده خودش قسم به دستان کوچکش که گره های بزرگ باز میکنه تا اینکه عاقبت همه ما به خوبی پایان پذیره انشالله  
20 آبان 1392

کلاغ نیوز...

قربونت برم مامانی فردا واکسن شش ماهگی داری امیدوارم زیاد اذیت نشی هر چند که بد تبی دو روز کامل تب میکنی ولی چه کنم چاره نداریم ... انشالله مامان جون اینا (مرضیه و طاهره ) باباجونت اینا(رحمان و داوود ) برای یکشنبه مکه رو به سمت ایران ترک میکنند آخه امسال بعد از هشت سال انتظار قسمتشون شد تمتع حجشان مقبول پروردگار انشالله... جونم برات بگه خاله جون راضیه هم یه نی نی تو راهی داره که الان رفته تو پنج ماه انشاله اونم برا اسفند پیش ماست خبر داغتر و آنلاین تر اینکه عمو احمد و خاله راضیه کوچشون رو میارند تهران الان هم رفتند اثاث کشی ... خبر دیگه اینکه داداشی محمد جواد هم میره پیش دبستانی الان هم تو خوابی و داداشی مدرسه... منم غنیمت دونستم در خ...
28 مهر 1392

بیست وشش مهر ماه

امروز برات حریره بادوم درست کردم و هم مثل همیشه با اشتیاق فراوون نوش جان کردی حسابی دوست داشتی منم حسابی خوشحالم ... هر چی میگذره بغلی تر میشی تا بیداری توقع داری پیشت باشم و بغلت کنم و ببوس و بلیس تا موقع خوابت بشه و شیر بخوری بخوابی منم از همه کار بازنشست کردی و نشسستیم دل و قلوه میدیم به هم دیوز زمانی که برا رنگ مو رفته بودم آرایشگاه خونه همسایه خاله راضیه پیشت بود کلی گریه کرد بودی بنده خدا خاله حسابی عصبی بود از دست تو داداشی ناگفته نمونه ه چهار ساعت کارم طول کشید دو بار هم اومدم شیرت دادم  خلاصه اینکه حلالم کن امروز سه تایی رفتیم داداشی رو بردیم مدرسه بعد مغازه خرید کردیم اومدیم خونه دعای عرفه رو خوندم بعد با هم رفتیم دنبال ...
24 مهر 1392

پانزده روزگیت مبارک عسلکم...

امروز روز مادره همینجا به مادرم تبریک میگم  راستی اگه زایمانم طبیعی بود الان دیگه وقتش بود مثل همچین روز پسملی محمد مهدی جونم باید به دنیا میومد این خودش بهترین هدیه روز مادره...
24 مهر 1392

سه شنبه 92/01/27

اسمهایی که تو این چند ماه جمع آوری کردیم و هنوز یکیشو انتخاب نکردیم  بهنود(سلامت و عافیت)مامانی  مهدیار (یار مهدی)مامانی کیان(بزرگان)مامانی عرفان(آگاه )مامانی سروش(الهام )مامانی علی(بلند قدر وتوانا) مامانی محسن(نیکو کار )بابایی سعید(داداشی برات انتخاب کرده ) ولی بازم بعید میدونم یکی از اینا باشه وجه مشترک من و محمد جوادم تو سال خوک بودنه  وجه مشترک با فنچم تو سال هردو مون دهه هامون باهمه من شصت و دو فنچم نودو دو سال مار
27 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مغز بادام می باشد