خانه تکانی تعطیل...
امسال خونه تکونی رو به خاطر حضور شما در وجودم تعطیل کردم
ولی بد جور رو اعصابمه از طرفی پیشنهاد اینکه کارگر بگیرم هم بابایی داد ولی من کارشو نو قبول ندارم یکی دو بار هم مامان جون مرضیه ودایی مجتبی گفتند بیایم کمک قبول نکردم
خاله جون هم که دو هفته پیش خبر باردایشو داد در حال حاضر نمیتونه بیاد کمکم چون استراحت مطلق @@@@@@@@@@راستی کلی برا خاله جونی دعا کن که نی نی شون قلب داشته باشه!!!یادت نره اا؟؟
آخه تو حاملگی قبلیم داداشی خاله جون راضیه دایی جون مجتبی اومدند کارا مو کردند...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی