روز شمار...
سلام مامان گلی جون دیدی چه زود این روزای تنگ و تاریک درون رحمی به پایان نزدیک شد دیگه میتونیم روز شمار رو آغاز کنیم
مامان جونی قول بده قوی و چالاک باشی در برابر همه اتفاقاتی که تو پروسه زایمانی رخ میده اگه دچار زردی هم شدی قول بده زود خوب بشی تا کمتر ازت خون بگیرندو کمتر تو بیمارستان بستری باشی
اگه صحبت از پیش هم نباشه انشاله بتونم همون ماه اول برا ختنه اقدام نیم تا خیالم از بابت این قضیه هم راحت باشه آخه نمیدونی سر داداشی چی کشیدم هم من هم داداش محمد جواد نمیخوام دوباره تکرار بشه
اگه تست غربالگری که تو سه تا پنج روز اول هم ازت میگیرند مشکلی نداشته باشی به امید خدا میتونم بگم تقریبا خیالم راحته
آخ مامان جونی دیدی اومدم بنویسم که چه خوشحالم داری میای تو جمع سه نفری ما باز نوشتم از دل نگرانیهای مادرانه
امیدوارم همه اونا که نی نی ندارند و تو آرزو شون از خدا نی نی میخواند به همشون به خواست خودش نی نی های خوب وسالم و صالح عنایت بکنه
اونایی که مثل من منتظر گذشت زمان برای فارغ شدن از بهترین زمانهای عمرشون که تو زندگی دوباره تکرار نمیشه خدا نی نی های سالم و صالح و خدا ترس لطف کنه
خدایا سپاس به خاطر همه چیز به خاطر هم موهبت هایی که به ما عنایت داشتی و ما غافل بودیم از داشتن آنها خدایا شکررررررررررررررر...